برای تغییر آمده اید؟

آیا برای تغییر آمده اید؟ چه تغییری مگر خودتان قبلا راس قدرت نبودید چرا آن موقع که می توانستید تغییر دهید نخواستید تغییر دهید و فقط به فکر پر کردن جیب تان بودید حالا که مردی

از جنس خود مردم راس کارشده و راه های درآمد زایی شما را مسدود کرده به فکر افتاده اید. اگرهم انتقادی دارید از راهش وارد شودید و این نباشد که شما با اهانت به طرف مقابل افکارش را زیر سوال ببرید اگر غیر از این باشد شما خودتان نیستید به قول معروف گرگی در لباس میش هستید که با افکار خود این جوانان رافریب داده و با وعده (دموکراسی)آزدای آنها را به خیابانها کشانده اید.

گفتم آزادی بالاخره ما نفهمیدیم این آزادی یعنی چه.محمد آقای خاتمی وقتی اومد راس کار با شعار آزادی بیان اومد که آخرش سراز کوتاه شدن مانتوها تبدیل شدن مقنعه به شالهای نصف ونیمه ، روابط آزاد دختر و پسر به گونه فجیع در محافل عمومی و دانشگاهها و در آخر سوت و کف دخترهای سانتال مانتال برای محمد آقا بود که خیلی هم بدش نمی اومد .حالا که با آزادی آزادی آمدید جلو خدا آخر عاقبتمون بخیر کنه.

مگه الان که در آرامش و امنیت درمملکت خودمان زندگی می کنیم و آزادنه در هرساعت از شبانه روز که اراده کنیم میتوانیم قدم بزنیم و یا مسافرت کنیم نمیشه گفت آزادی ویا اینکه حرفهایمان را چه رسانه ای و غیر رسانه ای میزنیم.متاسفانه بعض از اشخاص آزادی رو فقط فقط در عریان بودن خودشان و روابط جنسی آزاد از نوع عالی می دونن.

حال بعضی از اشخاص که این افکار غلط بر سرشان است به خیابانها کشیده شده اند و با اهانت به این نظام و تخریب اموال عمومی و شخصی مردم میخواهند به آزادی که میخوان برسند. زهی خیال باطل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد