در سالهای اخیر در جامعه ما حرف ها و حدیثهایی دربارهی بعضی از فرزندان و وابستگان مقامات و شخصیتها بر سر زبانها افتاده است.
شاید برخی از این حرفها و سخنها در راستای تخریب شخیتها صورت گیرد که این کار اولاً از لحاظ شرع گناهی بس بزرگ است و از منظر قانون جرم اما برخی دیگر از این حرفها که صحت آن برای مردم محرز شده است اما هنوز کسی یارای مقابله با آن را ندارد.
آقازاده ها چه کسانی هستند؟
آقازاده ها قشری متشکل از فرزندان و خانواده دولتمردان قدیم و جدید میباشند که به سبب قرابت و خویشاوندی با مسئولین در فعالیتهای تجاری و بازرگانی و سیاسی حضور دارند و سهمخواهی آنان به سبب این قرابت بسیار است.
بعضی از آنها اکنون به یک مرفه بیدرد تبدیل شده اند.
از امکانات دولتی خاص بهره میبرند و آنجا که به صف طولانی بر میخورند با یک تلفن خود را در جلوی صف قرار میدهند.
اگرچه رانت و رانتخواری حرام است اما بعضی از آنها که قومشان متخصص تشخیص حرام و حلال است، رانت را برای آنها مجاز دانستهاند.
آنگاه که مرتکب خلافی میگردند خط و نشان برای قانون میکشند و چوب قرابتشان را بر سر قانون میگذارند.
هر گاه به چراغ قرمز قانون بر میخورند با اشارهای دکمه چراغ برای عبورآنها سبز میشود تا به راحتی از آن گذر کنند.
اگر قانون مقابل آنها سر سختی کند در محل دورزدن ممنوع، دور زدن برای آنها آزاد میگردد.
آقازادهها همیشه در حاشیه امن قرار دارند به راحتی و با آرامش، امنیت، زندگی میکنند همه را تعقیب میکنند و خود تحت تعقیب نیستند.
آقازادهها جنسشان از مردم نیست آنها شاید موجودات جدیدی باشند که هیچ کس دسترسی به آنها ندارد که اگر به آنها بگوئیم افسانهای دور از انتظار نیست، آری موجودات افسانهای.
یا قانون ضعیف است یا مجریان و ضابطان آن فرض اول را نمی توان قبول کرد چرا که قانون ما قانونی است اسلامی و عدالت اسلامی افتخار قانون ماست.
اما فرض دوم درست است مجریان و ضابطان قانون مسامحه میکنند و هنوز نتوانسته اند قدرت قانون را به رخ قرابت آنان بکشند.
آیا هنوز باید افسانه آقازاده ها افسانه بماند.
و چه خوب نگاشته مسعود خان ده نمکی در وبلاگش؛ ای کاش یکی از نامزد ها بیاید و بگوید در کنار گشت های ارشاد مردم گشتهایی هم برای ارشاد این آقازادهها راه بیاندازیم!